مثلث عشق...
هر کس مثلث عشق را به گونه ای تفسیر می کند، یکی خدا، مادر و فرزند را اضلاع این مثلث می داند و دیگری خدا، مادر و زن را ...
اما مثلث عشق زندگی من خلاصه شده به خدا، پدر و پدر ... مثلثی که هیچ وقت اضلاع آن تغییر نکرده و تغییر نیز نمی کند ...
۱۲ ساله که از بابام دورم ... خیلی دور ... آنقدر دلم براش تنگ شده که توصیف کردنی نیست ... یه روزهایی آنقدر هواشو می کنم که دلم می خواد برم یه جایی هوار بکشم و صداش کنم تا بیاد پیشم ...
امروزم از همون روزهاست که دلم خیلی هواشو کرده خیلی ....![]()
![]()
![]()
پی نوشت:
۱- صدای ناصر عبدالهی و هق هق گریه های من پایان بخش سفر شمال بود...
۲- خدایا می شه پدرمو بهم برگردونی؟؟؟؟
+ نوشته شده در دوشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 13:44 توسط ن.ن
|
تو اگر باز کنی پنجره ای سمت دلت